قانون قصور در بندها
"قاعده" جدید کاردوزو در هیچ مورد قبلی وجود نداشته است، اما به عنوان ترکیبی از اصل "چیز خطرناک" که در آنها بیان شده است قابل استنباط است، و صرفاً آن را به "خطر قابل پیش بینی" تعمیم می دهد، حتی اگر "اهدافی که برای آن طراحی شده است" نباشد. خود "منبع خطر بزرگ" هستند. مک فرسون کمی دقت می کند تا خود را به عنوان یک پیشرفت قابل پیش بینی نشان دهد، نه یک انحراف وحشیانه. کاردوزو همچنان به اصل اصلی Winterbottom پایبند است، که باید از «عواقب پوچ و ظالمانه» اجتناب شود، و این کار را با ترسیم خط جدیدی در آخرین جمله بالا انجام می دهد: «باید آگاهی از یک خطر وجود داشته باشد، نه صرفاً ممکن. ، اما محتمل است." اما مک فرسون در حالی که به این اصل اساسی پایبند بود که برخی از مرزها ضروری است، با بی ربط ساختن عامل غالب سابق در مرز، یعنی رسمیت محرمانه ناشی از یک رابطه قراردادی بین افراد، کاملاً نامربوط به قانون عرفی قبلی رد کرد. در عوض، مهمترین عامل در مرز، ماهیت کالای فروخته شده و استفاده های قابل پیش بینی است که خریداران پایین دستی از آن چیز خواهند کرد.
مثال تطور قانون قصور در بندهای قبل دو اصل اساسی را نشان می دهد: الف) قانون عرفی تکامل می یابد، این تحول در دست قضات است و قضات صدها سال است که «قانون وضع کرده اند». (ب) دلایل ارائه شده برای یک تصمیم اغلب در بلندمدت مهمتر از نتیجه در یک مورد خاص است. به همین دلیل است که نظرات قضایی معمولاً بسیار طولانی هستند و به جای قواعد روشنی که معمولاً در قوانین تجسم مییابند، منطق و سیاستهایی ارائه میدهند که میتوانند با قضاوت در پروندههای آینده متعادل شوند.
انتشار تصمیمات
همه نظامهای حقوقی متکی به انتشار کتبی قانون هستند، به طوری که برای همه قابل دسترسی باشد. تصمیمات حقوق عمومی در گزارش های حقوقی برای استفاده وکلا، دادگاه ها و عموم مردم منتشر می شود.