تاریخ پس از کلاسیک (500-1500 پس از میلاد)
وکیل در مشهد
در فقه اسلامی، حاکمیت قانون در قرن هفتم تدوین شد، به طوری که هیچ مقامی نمی توانست ادعای برتری از قانون کند، حتی خلیفه.
آلفرد کبیر، پادشاه آنگلوساکسون در قرن نهم، قوانین پادشاهی خود را اصلاح کرد و یک قانون قانونی (کتاب عذاب) تنظیم کرد که بر اساس دستورات کتاب مقدس است. او معتقد بود که یک قانون باید در مورد همه افراد، اعم از ثروتمند یا فقیر، دوستان یا دشمنان اعمال شود. این احتمالاً از لاویان 19:15 الهام گرفته شده است: "در داوری هیچ گناهی مرتکب نشوید. به بدبختان لطف نکنید و به ثروتمندان تسلیم نشوید. با عدالت باید همنوع خود را قضاوت کنید."
در سال 1215، اسقف اعظم استفان لنگتون بارون ها را در انگلستان جمع کرد و پادشاه جان و حاکمان و قضات آینده را تحت حاکمیت قانون قرار داد و آزادی های باستانی را توسط Magna Carta در ازای دریافت مالیات حفظ کرد. این اساس برای یک قانون اساسی در قانون اساسی ایالات متحده گنجانده شد.
در سال 1481، در زمان فرمانروایی فردیناند دوم آراگون، Constitució de l"Observança توسط دادگاه عمومی کاتالونیا تصویب شد و تسلیم قدرت سلطنتی (شامل افسران آن) به قوانین شاهزاده کاتالونیا را تثبیت کرد.
دوره مدرن (1500 پس از میلاد تا کنون)
همچنین ببینید: Rechtsstaat
اولین استفاده شناخته شده از این عبارت انگلیسی در حدود سال 1500 رخ داد. نمونه اولیه دیگری از عبارت "حاکمیت قانون" در دادخواستی به جیمز اول انگلستان در سال 1610 از مجلس عوام یافت می شود:
در میان بسیاری دیگر از نقاط سعادت و آزادی که رعایای اعلیحضرت در این پادشاهی در زمان اجداد و پادشاهان و ملکه های این قلمرو شما از آن برخوردار بوده اند، هیچ کدام را عزیزتر و گرانبهاتر از این شمرده اند که تحت هدایت و حکومت باشد. قاعده خاصی از قانون که هم به رئیس و هم به اعضا حقی را می دهد که به آنها تعلق دارد، و نه از طریق هیچ شکل نامشخص یا خودسرانه حکومت.