کاربردهای مشروطیت

وکیل در مشهد

تعریف

مشروطیت کاربردهای تجویزی و توصیفی دارد. گرهارد کاسپر، پروفسور حقوق، این جنبه از این واژه را با اشاره به این نکته درک کرد: "مشروطیت دارای مفاهیم توصیفی و تجویزی است. در استفاده توصیفی، عمدتاً به مبارزه تاریخی برای به رسمیت شناختن قانون اساسی حق مردم برای "رضایت" و برخی حقوق دیگر، آزادی ها اشاره دارد. و امتیازات استفاده دستوری، معنای آن شامل آن دسته از ویژگی‌های حکومت است که به عنوان عناصر اساسی قانون اساسی دیده می‌شوند.
توصیفی

یکی از نمونه‌های کاربرد توصیفی مشروطیت، مجموعه پنج جلدی پروفسور حقوق برنارد شوارتز از منابعی است که به دنبال ردیابی منشأ منشور حقوق ایالات متحده است.[5] شوارتز با آغاز با پیشینیان انگلیسی که به Magna Carta (1215) برمی‌گردد، حضور و توسعه ایده‌های آزادی‌ها و امتیازات فردی را از طریق منشورهای استعماری و تفاهم‌های قانونی بررسی می‌کند. سپس در ادامه داستان، اعلامیه ها و قوانین اساسی انقلابی، اسناد و تصمیمات قضایی دوره کنفدراسیون و تشکیل قانون اساسی فدرال را شناسایی می کند. در نهایت، او به بحث در مورد تصویب قانون اساسی فدرال می پردازد که در نهایت فشار فزاینده ای را برای منشور حقوق فدرال ایجاد کرد. در حالی که به سختی یک خط مستقیم ارائه می شود، این گزارش مبارزه تاریخی برای به رسمیت شناختن و تثبیت حقوق و اصول قانون اساسی در نظم قانونی را نشان می دهد.
تجویزی

برخلاف توصیف قوانین اساسی، یک رویکرد تجویزی به این موضوع می‌پردازد که قانون اساسی چگونه باید باشد. همانطور که توسط فیلسوف کانادایی ویل والوچوف ارائه شده است، مشروطیت مظهر آن است

    این عقیده که دولت می تواند و باید از نظر قانونی در اختیارات خود محدود باشد و اختیارات آن در گرو رعایت این محدودیت ها است. این ایده با خود انبوهی از سؤالات آزاردهنده را به همراه دارد که نه تنها برای محققان حقوق، بلکه برای هر کسی که مشتاق کشف مبانی حقوقی و فلسفی دولت است، مورد توجه است.

یکی از نمونه‌های این رویکرد تجویزی، پروژه اتحادیه ملی شهرداری‌ها برای توسعه یک قانون اساسی دولتی نمونه بود.


کنترل کننده مهاجرت

وکیل در مشهد

با این حال، در 5 سپتامبر 1986، کنترل کننده مهاجرت طی نامه ای به او اطلاع داد که او به عنوان یک مهاجر ممنوع اعلام شده است و مجوز ورود مجدد و کارت استخدام او لغو شده است. متقاضی برای رسیدگی مجدد به این موضوع از وزیر کشور درخواست کرد، اما وزیر درخواست وی را رد کرد. بدین ترتیب، متقاضی درخواستی را برای صدور حکم گواهی برای لغو تصمیمات وزیر و ناظر ارائه کرد. وکیل متقاضی استدلال کرد که مجوز ورود مجدد معتبر تا 6 مارس 1987 به متقاضی این توقع مشروع می دهد که اجازه خواهد داشت تا زمان انقضای مجوز در سنگاپور بماند و این انتظار مشروع حداقل دو حق رویه ای را به او می دهد. : فرصتی برای ارائه نظرات شفاهی یا کتبی به وزیر قبل از رسیدگی به پرونده وی. و وزیر وظیفه دارد که دلایلی برای تصمیم گیری در مورد تلقی او یک مهاجر نامطلوب ارائه کند. در حمایت از استدلال، متقاضی سعی کرد به اشمیت علیه وزیر امور خارجه در امور داخلی (1968) استناد کند، جایی که لرد دنینگ MR بیانیه ای را بیان کرد که در جایی که مجوز اقامت یک بیگانه در کشور «قبل از آن لغو می شود. این مهلت منقضی می‌شود، فکر می‌کنم باید به او فرصتی داده شود تا اظهارات خود را ارائه کند: زیرا او انتظار موجهی دارد که اجازه اقامت برای مدت مجاز را داشته باشد».

با این حال، در رد درخواست، دادگاه عالی سنگاپور گفت که این بیانیه توسط مقامات انگلیسی پشتیبانی نمی شود و در هر صورت، لرد دنینگ توضیح نداده است که چه زمانی باید فرصت ارائه نمایندگی به یک بیگانه داده شود.[214] علاوه بر این، هیچ انتظار مشروعی به نفع متقاضی ایجاد نشد، زیرا مجوز صادر شده برای وی به منزله وکالتی نبود که او می توانست تا انقضای آن در سنگاپور بماند - "هیچ قولی به متقاضی داده نشد که اقامت او در سنگاپور مشروط شود. با هر ملاحظاتی غیر از آنچه در قانون مهاجرت و مقررات مربوط به آن پیش بینی شده است». علاوه بر این، دادگاه این نظر را داشت که موقعیت در سنگاپور با موضع بریتانیا متفاوت است، زیرا پارلمان در قانون مهاجرت برای درخواست تجدیدنظر توسط افراد آسیب دیده علیه تصمیمات کنترل کننده و وزیر پیش بینی کرده بود. متقاضی در واقع از حق تجدید نظر خود استفاده کرده بود و وزیر قبل از رد درخواست تجدید نظر به دقت بررسی کرده بود. نه در قانون کامن لا و نه بر اساس قانون، وزیر ملزم به ارائه دلایلی برای تصمیم خود نبود.


حق شنیده شدن

وکیل در مشهد

هنگامی که موضوعی قابل توجیه پیش می آید، تصمیم گیرنده باید به طرفین فرصت مناسبی بدهد تا موارد خود را مطرح کنند و هرگونه اظهارات مربوطه را که برای آنها زیان آور است تصحیح یا مخالفت کنند. به طور کلی، عدم افشای شواهد خاص مرتبط با تصمیم در صورتی که از این طریق از فرصت اظهار نظر در مورد آن محروم شود، انکار عدالت طبیعی است.

حق شنیده شدن در بازی Kay Swee Pin v. Singapore Island Country Club (2008) نقض شده است. شاکی درخواست عضویت در باشگاه خوانده را داده بود و در فرم درخواست اعلام کرده بود که فرد خاصی همسر وی است. کمی بعد، کمیته عمومی باشگاه متوجه شد که در سند ازدواج شاکی مغایرت وجود دارد. کمیته عمومی سپس شاکی را به دروغ اعلام کرد که آن فرد همسر او است، و موضوع را به کمیته انضباطی باشگاه ارجاع داد که به نتیجه معکوس رسید. کمیته عمومی از پذیرش نتیجه‌گیری کمیته انضباطی و توصیه‌های بعدی خودداری کرد و عضویت شاکی را خاتمه داد. یکی از دلایل تجدیدنظر این بود که نقض عدالت طبیعی صورت گرفته است، زیرا از جمله، فرصتی برای پاسخگویی به کمیته عمومی در وهله اول به تجدیدنظر خواه داده نشده بود. از طرف دادگاه استیناف، Chan Sek Keong C.J برای تجدیدنظرخواه حکم داد. او معتقد بود که اگر کمیته عمومی می خواست حقیقت یاب اصلی باشد، باید به شاکی اجازه می داد تا به ادعاهای مربوط به مغایرت در سند ازدواج خود پاسخ دهد. علاوه بر این، از آنجایی که کمیته انضباطی شاکی را شنیده و توضیحات او را معتبر می‌دانست، کمیته عمومی باید از خود می‌پرسید که چرا اولی چنین نتیجه‌گیری کرده است.

با این حال، در صورتی که فرد از قبل از موضوع آگاه بوده و فرصتی برای اقدام در مورد آن به او داده شده باشد، ممکن است لازم نباشد که یک مقام عمومی فرصت رسمی برای یک فرد برای ارائه نمایندگی قبل از تصمیم گیری فراهم کند. در شرکت انتشاراتی داو جونز (آسیا) علیه دادستان کل (1989)، شاکی صاحب یک روزنامه تجاری خارجی به نام آسیایی وال استریت ژورنال بود که در سنگاپور منتشر می شد. وزیر ارتباطات و اطلاعات پس از برخی اختلافات با مقامات پولی سنگاپور، تیراژ روزنامه را به شدت محدود کرد.


عدم اقدام عادلانه یا نقض عدالت طبیعی

وکیل در مشهد

بی طرفی
مقاله اصلی: دکترین سوگیری در حقوق سنگاپور

یکی از عناصر دوگانه عدالت طبیعی، قاعده ضد تعصب یا nemo iudex in causa sua است، به این معنی که هیچ کس نباید در امر خود قاضی باشد. این قانون تضمین می‌کند که تصمیم‌گیرندگان به گونه‌ای که مانع از بررسی واقعی و منصفانه استدلال‌ها یا شواهد ارائه‌شده توسط طرف‌ها شود، تعصب یا تعصب نداشته باشند. تعصب ممکن است واقعی، منتسب یا آشکار باشد.
تعصب واقعی

در صورتی که بتوان نشان داد که در تصمیم گیری تحت تأثیر جانبداری یا تعصب قرار گرفته است، یا در واقع به نفع یا علیه یک طرف تعصب داشته است، تصمیم گیرنده در واقع مغرض تلقی می شود. سوگیری واقعی توسط یک تصمیم گیرنده باید بر اساس توازن احتمالات ثابت شود، و اگر این امر محقق شود به طور قطعی تصمیم را مخدوش می کند. با این حال، درخواست ها و اعتراضات مبتنی بر سوگیری واقعی بسیار نادر است زیرا اثبات سوگیری واقعی اغلب بسیار دشوار است. قانون اجازه نمی دهد که یک قاضی در مورد تأثیرات خارجی که بر ذهن او تأثیر می گذارد سؤال شود، زیرا «سیاست قانون کامن لا محافظت از اصحاب دعوا است که می توانند بار کمتری از نشان دادن خطر واقعی جانبداری را بدون نیاز به نشان دادن این موضوع بر عهده بگیرند. چنین سوگیری در واقع وجود دارد».

در چی سیوک چین علیه دادستان کل (2006)، [159] وکیل متقاضیان ادعا کرد که قاضی به دلیل تعصب واقعی گناهکار بوده و از او خواسته است که از خود استعفا دهد. قاضی درخواست را رد کرد زیرا دلایل حمایتی را ضعیف می‌دانست و احساس می‌کرد که یک ناظر منصف و منطقی به سختی به این نتیجه می‌رسد که او نمی‌تواند مانند یک قاضی دیگر درباره موضوعاتی که پیش روی او قرار می‌گیرد تصمیمی عینی و بی‌طرف بگیرد.


نتیجه دادگاه

وکیل در مشهد

دادگاه به این نتیجه رسید که تفسیر اخیر صحیح است، اما تفسیر قبلی را به گونه‌ای رد کرد که فقط از تاریخ صدور رای نافذ شد و برای تجدیدنظرخواه اعمال نشد. یکی از دلایلی که دیوان برای انجام این کار به آن استناد کرد، دکترین حقوق اداری انتظار مشروع بود. تشخیص داد که «برخی از انتظارات مشروع، در شرایط خاص، می‌توانند مستحق حمایت باشند، حتی اگر قدرت قانونی را کسب نکرده باشند». از آنجایی که سال‌ها حبس ابد به عنوان حبس 20 ساله در نظر گرفته می‌شد، این امر باعث ایجاد توقع مشروعی شده بود که بر اساس آن افراد امور خود را تنظیم می‌کردند. بنابراین، دادگاه باید با نادیده گرفتن آینده نگر تفسیر قبلی، به این انتظار عمل کند. با این وجود، دادگاه اظهار داشت: «ما نگران بررسی قضایی نبودیم، و همچنین تصمیم نمی‌گرفتیم که آیا ادعای توقع مشروع می‌تواند در آینده اداره زندان‌ها را از اعمال تعبیری که ما به حبس ابد دادیم باز دارد. موضوع جداگانه ای که در اینجا مورد بررسی قرار نگرفت.

در بوریسیک، متقاضی و همسرش مالک مشترک یک خانه نیمه مستقل با مساحت حدود 419 متر مربع (4510 فوت مربع) بودند که به خانه نیمه مستقل دیگری با متراژ حدودی زمین متصل شده بود. 244.5 متر مربع (2632 فوت مربع). در سال 2002، اداره بازآفرینی شهری (URA) دستورالعمل‌های خود را برای توسعه مجدد خانه‌های نیمه‌وابسته تجدیدنظر کرد، و اکنون اجازه می‌دهد یک خانه نیمه‌مسافرت به خانه‌ای مستقل تبدیل شود، اگر و تنها در صورتی که هم زمین نیمه‌مسافرت و هم نیمه مجاور آن. هر قطعه جدا شده حداقل 400 متر مربع (4300 فوت مربع) مساحت داشت. بر اساس این دستورالعمل، URA درخواست ارائه شده توسط متقاضی و همسرش برای تخریب خانه نیمه مستقل آنها و جایگزینی آن با خانه مستقل را رد کرد. متقاضی که ناراضی بود، مرخصی گرفت تا برای صدور حکم اجباری برای اعطای مجوز اقدام کند. یکی از استدلال‌های او این بود که انتظار موجهی داشت که پیشنهادش بر اساس دستورالعمل‌های قدیمی تأیید شود؛ به عبارت دیگر، او به دنبال تحقق یک انتظار مشروع ماهوی بود. در پایان، دادگاه عالی تصمیم گرفت که URA هیچ گونه نمایندگی واضحی برای او ارائه نکرده است. او نه می‌توانست نشان دهد که هیچ فردی با اقتدار واقعی یا ظاهری به او قولی داده است، و نه اینکه افسران URA به گونه‌ای عمل کرده‌اند که او را وادار کنند که انتظار موجهی داشته باشد که برنامه‌های توسعه مجدد او تصویب شود. چان سک کیونگ، رئیس دادگستری، با اظهار نظر قبلی، نسبت به خواندن این پرونده به عنوان یک تصدیق ضمنی هشدار داد که انتظارات مشروع را می توان اساساً اجرا کرد. او خاطرنشان کرد که "دلیل خوبی برای قضات در سنگاپور وجود دارد که با احتیاط قدم بردارند و در عبور از رودخانه با احتیاط قدم بر روی هر سنگ بگذارند".

در UDL Marine (سنگاپور) Pte. Ltd. v. Jurong Town Corp. (2011)، دیوان عالی «مقداری تردید داشت» در مورد اینکه آیا دکترین انتظارات مشروع اساسی بخشی از قوانین سنگاپور است یا خیر، اما این موضوع را بیشتر مورد بحث قرار نداد. خوانده و دادستان کل در مورد این موضوع مطالبی ارائه کرده بودند.